تبلیغات
تبلیغات
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

سيگار و تنباكو بعنوان دومين علل مرگ و مير در دنيا شناخته شده است. آمار نشان مي دهد نصف افراد معتاد به سيگار كه رقمي در حدود 650 ميليون نفر را تشكيل مي دهند؛ در اثر كشيدن سيگار جان خود را از دست مي دهند. ولي آمار وحشتناك تر حاكي از آن است كه سالانه؛ صدها هزار انسان غير سيگاري در اثر استنشاق دود سيگار مبتلا به مرگ مي شوند.  مضرات محيط هاي آلوده به دود سيگار تا حدي است كه سازمان بهداشت جهاني شعار امسال روز جهاني بدون دخانيات را محيط هاي عاري از دخانيات انتخاب نموده است.  محيط آلوده به دود سيگار در كودكان و افراد بالغ باعث بيماري هايي چون سرطان و ديگر بيماري هاي  تنفسي بدخيم مي شود كه در نهايت منجر به مرگ آنان مي شود.

در كشور عزيزمان ايران نيز همگام با ديگر كشورهاي جهان روز جهاني بدون دخانيات برگزار مي گردد. در اين روز موضوعاتی مانند حمایت های سیاسی و اجتماعی و قانون جامع کنترل دخانیات، محیط های آموزشی عاری از دخانیات، خانه و خانواده عاری از دخانیات، اماکن عمومی عاری از دخانیات، سازمانهای مردم نهاد، روز جهانی محیط های عاری از دخانیات و محیط های ورزشی عاری از دخانیات با اجرای قانون جامع کنترل و مبارزه با دخانیات بررسی خواهد شد.

 

روز جهاني بدون دخانيات  هر سال در 31 مي مصادف با 10 خرداد برگزار مي شود. در سال 1987 كشورهاي عضو سازمان بهداشت جهاني با تعيين يك روز با عنوان روز جهاني بدون دخانيات؛ توجه همگان را به مضرات و خطرات استفاده از دخانيات جلب نموده و بررسي راهكارهاي جلوگيري از مرگ و مير ناشي از آن مي پردازند.



:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 9 خرداد 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

علی بن حسین (به عربی علي بن حسين؛ ۱۱ شعبان ۳۶ هجری قمری – ۱۰ محرم ۶۱ هجری قمری) معروف به علی‌اکبر فرزند ارشد حسین بن علی و مادرش لیلا دختر ابی مره است. او در حالی که ۲۵ سال سن داشت اولین نفر از بنی‌هاشم بود که به میدان نبرد در واقعه کربلا رفت و کشته شد. بدن او بعد مجروح شدنش توسط دشمن تکه تکه شد و سر بریده او در قبرستان باب‌الصغیر به خاک سپرده شدند.

 

جواني، آغاز شكفتن است. جواني، ميلاد دوباره انسان است. انسان در جواني، بار تكليف الهي را به تازگي بر دوش گرفته است. خداوند، بسياري از نعمت هايش را در جواني به انسان ارزاني مي‌دارد.

حضرت علي اکبر(ع) فرزند بزرگ امام حسين (ع) در مدينه متولد شد. مادر بزرگوار ايشان ليلا دختر ابى مره مي باشد. وي زمانى چند در خانه امام حسين عليه السلام به سر برد و روزگارى در زير سايه حسين (ع) بزیست. ليلا براى امام حسين (ع) پسرى آورد، رشيد، دلير، زيبا، شبيه ترين كس به رسول خدا صلى الله عليه و آله رويش روى رسول ، خويش خوي رسول ، گفت و گويش گفت و گوى رسول خدا صلى الله عليه و آله؛ هر كسى كه آرزوى ديدار رسول خدا را داشت بر چهره پسر ليلا مى نگريست تا آنجا که پدر بزرگوارش مي فرمايد :" هرگاه مشتاق ديدار پيامبر مى شديم به چهره او مى نگريستيم "؛ به همين جهت روز عاشورا وقتى اذن ميدان طلبيد و عازم جبهه پيكار شد،امام حسين(ع) چهره به آسمان گرفت و گفت: " اللهم اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه الناس برسولك محمد خلقا و خلقا و منطقا و كنا اذا اشتقنا الى رؤية نبيك نظرنا اليه..."

حضرت علي اکبر در كربلا حدود 25 سال داشت.برخي راويان سن ايشان را 18 سال و 20 سال هم گفته اند. او اولين شهيد عاشورا از بنى هاشم بود. شجاعت و دلاورى حضرت على اكبر (ع) و رزم آورى و بصيرت دينى و سياسى او، در سفر كربلا بويژه در روز عاشورا تجلى كرد. سخنان و فداكاريهايش دليل آن است. وقتى امام حسين (ع) از منزلگاه "قصر بنى مقاتل" گذشت، روى اسب چشمان او را خوابى ربود و پس از بيدارى " انا لله و انا اليه راجعون " گفت و سه بار اين جمله و حمد الهى را تكرار كرد. حضرت على اكبر (ع) وقتى سبب اين حمد و استرجاع را پرسيد، حضرت فرمود: در خواب ديدم سوارى مى‏گويد اين كاروان به سوى مرگ مى‏رود. پرسيد:مگر ما بر حق نيستيم فرمود:چرا. پس گفت: "فاننا اذن لا نبالى ان نموت محقين " پس باكى از مرگ در راه حق نداريم.

روز عاشورا نيز پس از شهادت ياران امام، اولين كسى كه اجازه ميدان طلبيد تا جان را فداى دين كند او بود. اگر چه به ميدان رفتن او بر اهل بيت و بر امام بسيار سخت بود، ولى از ايثار و روحيه جانبازى او جز اين انتظار نبود. وقتى به ميدان مى‏رفت،امام حسين(ع) در سخنانى سوزناك به آستان الهى، آن قوم ناجوانمرد را كه دعوت كردند ولى تيغ به رويشان كشيدند، نفرين كرد. على اكبر چندين بار به ميدان رفت و رزمهاى شجاعانه‏اى با انبوه سپاه دشمن نمود.
پيكار سخت، او را تشنه‏ تر ساخت؛ به خيمه آمد. بى آنكه آبى بتواند بنوشد، با همان تشنگى و جراحت دوباره به ميدان رفت و جنگيد تا به شهادت رسيد. قاتل او مرة بن منقذ عبدى بود.پيكر حضرت على اكبر (ع) با شمشيرهاى دشمن قطعه قطعه شد.وقتى امام بر بالين او رسيد كه جان باخته بود. امام حسين (ع) صورت بر چهره خونين حضرت على اكبر (ع) نهاد و دشمن را باز هم نفرين كرد.

"قتل الله قوما قتلوك..."و تكرار مى‏كرد كه:"على الدنيا بعدك العفا".و جوانان هاشمى را طلبيد تا پيكر او را به خيمه گاه حمل كنند. حضرت على اكبر ، نزديكترين شهيدى است كه با امام حسين(ع)دفن شده است.مدفن او پايين پاى ابا عبد الله الحسين(ع) قرار دارد و به اين خاطر ضريح امام،شش گوشه دارد.

 



:: بازدید از این مطلب : 276
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 9 خرداد 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

 

 

امام خمينى هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را كه مـى بايــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نيز تـمام هستيـش را بـراى تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود. اينك در آستـانه نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را آماده ملاقات عزيزى مى كرد كه تمام عمرش را براى جلب رضاى او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هيچ قدرتى خـم نشده ، و چشـمانش جز براى او گريه نكرده بـود. سروده هاى عارفانه اش همه حاكى از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصال محبوب بـود. و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراى او ، و جانــكاه و تحمل ناپذير بـراى پيروانـش ، فـرا مـى رسيد. او خـود در وصيتنامه اش نـوشـته است : با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضميرى اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جايگاه ابــدى سفر مى كنـم و به دعاى خير شما احتياج مبرم دارم و از خداى رحمن و رحيـم مى خـواهـم كه عذرم را در كوتاهى خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت امـيدوارم كه عذرم را در كـوتاهى ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند.
شگفت آنكه امام خمينـى در يكـى از غزلياتـش كه چنـد سال قبل از رحلت سروده است :
انتظار فرج از نيمه خرداد كشم             سالها مى گذرد حادثه ها مى آيد
ساعت 20 / 22 بعداز ظهر روز شنبه سيزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 لحظه وصال بـود. قــلبـى از كار ايستـاد كه ميليـونها قلــب را بـه نور خدا و معنـويت احـيا كرده بـود. بــه وسيله دوربين مخفـى اى كه تـوسط دوستان امــام در بيمارستان نصب شده بـود روزهاى بيمارى و جريان عمل و لحظه لقاى حق ضبط شده است. وقتى كه گوشه هايـى از حالات معنوى و آرامـش امام در ايـن ايـام از تلويزيون پخـش شـد غوغايى در دلها بر افكند كه وصف آن جــز با بودن در آن فضا ممكـن نيست. لبها دائمـا به ذكـر خـدا در حـركت بود.
در آخرين شب زندگى و در حالى كه چند عمل جراحى سخت و طولانى درسن 87 سالگى تحمل كرده بود و در حاليكه چنديـن سرم به دستهاى مباركـش وصل بـود نافله شب مى خـواند و قـرآن تلاوت مـى كرد. در ساعات آخر ، طمانينه و آرامشى ملكـوتـى داشـت و مـرتبا شـهادت بـه وحـدانيت خـدا و رسالت پيـامبـر اكرم (ص) را زمـزمه مـى كـرد و بـا چنيـن حــالتى بـود كه روحـش به ملكـوت اعلى پرواز كرد. وقتى كه خبر رحلت امــام منتشر شـد ، گـويـى زلزله اى عظيـم رخ داده است ، بغضها تـركيـد و سرتاسر ايران و همـه كانـونهايـى كـه در جـهان بـا نام و پيام امام خمينـى آشـنا بـودنـد يــكپارچه گـريستند و بـر سر و سينه زدنـد. هيچ قلـم و بيـانـى قـادر نيست ابعاد حـادثه را و امواج احساسات غير قابل كنترل مردم را در آن روزها تـوصيف كند.
مـردم ايـران و مسلمانان انقلابى ، حق داشتـند اين چنيـن ضجه كـنند و صحنه هايى پديد آورند كه در تاريخ نمونه اى بـديـن حجم و عظـمت براى آن سراغ نداريـم. آنان كسـى را از دست داده بـودند كـه عـزت پـايمال شـده شان را بـاز گـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاى غارتگران آمريكايى و غربـى را از سرزمينشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احــيا كـرده بــود ، مسلمـيـن را عــزت بـخـشـيـده بـــود ، جمهـورى اسلامـى را بـر پـا كـرده بـود ، رو در روى همـه قـدرتهاى جهـنمـى و شيـطانـى دنـيا ايستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازى و طـرح كـودتا و آشـوب و فتنه داخلـى و خارجـى مقاومت كرده بود و 8 سـال دفـاعى را فـرمانـدهـى كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـى قـرار داشت كه آشكارا از سـوى هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمايت همه جانبه مـى شـد. مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دينـى خـود و منادى اسلام راستيـن را از دست داده بـودند.
شايـد كسانـى كه قـادر به درك و هضـم ايـن مفاهيـم نيستنـد ، اگـر حالات مردم را در فيـلمهاى مـراسـم توديع و تشييع و خاكسپارى پيكر مطهر امام خمينـى مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كه در مقابل سنگينـى ايـن حادثه تاب تحمـل نيـاورده و قـلبـشان از كار ايستـاده بـود را بشنـوند و پيكرهايى كه يكـى پـس از ديـگرى از شـدت تـاثـر بيهوش شـده ، بر روى دسـتها در امـواج جمعـيت به سـوى درمانگاهها روانه مى شـدند را در فيلمها و عكسها ببيننـد، در تفسير ايـن واقعيتها درمانده شوند.
امـا آنـانكه عشـق را مـى شنـاسنـد و تجـربـه كـرده انـد، مشكلـى نـخواهند داشت. حقيقـتا مردم ايران عاشق امام خمينى بـودند و چـه شعار زيبا و گـويايى در سالگرد رحلتـش انتخاب كرده بـودند كه:
عشق به خمينـى عشق به همه خوبيهاست.
روز چهاردهم خرداد 1368 ، مجلس خبرگان رهبری تشكيل گرديـد و پـس از قرائت وصيتنامه امـام خمينى تـوسـط حضرت آيـه الله خامنه اى كه دو ساعت و نيـم طـول كشيد ، بحث و تبـادل نظر براى تعييـن جانشينـى امام خمينـى و رهبر انقلاب اسلامـى آغاز شد و پـس از چنديـن ساعت سـرانجام حضرت آيـه الله خامنه اى ( رئيـس جمهور وقت ) كه خود از شـاگـردان امـام خمينـى ـ سلام الله عليه ـ و از چهره هاى درخشـان انقلاب اسلامـى و از يـاوران قيـام 15 خـرداد بـود و در تـمـام دوران نهضت امـام درهمـه فـراز و نشيبها در جـمع ديگـر يــاوران انـقلاب جـانبـازى كرده بود ، به اتفاق آرا براى ايـن رسالـت خطير بـرگـزيده شد. سالها بـود كه غـربيـها و عوامل تحت حمايتشان در داخل كشـور كه از شكست دادن امـام مايـوس شـده بـودند وعده زمان مرگ امـام را مى دادند.
اما هـوشمندى ملت ايران و انتخاب سريع و شايسته خـبرگان و حمايـت فـرزنـدان و پيـروان امـام همه اميدهاى ضـد انقلاب را بـر بـاد دادنـد و نه تنها رحلت امـام پايان راه او نبـود بلكه در واقع عصر امام خمينـى در پهـنه اى وسيعـتر از گـذشـته آغاز شده بـود. مگر انديشه و خـوبى و معنويت و حقيقت مى ميرد ؟ روز و شـب پانزدهـم خرداد 68 ميلونها نفر از مردم تهران و سـوگوارانى كه از شهرها و روستاها آمـده بـودند ، در محل مصلاى بـزرگ تهـران اجتماع كردنـد تـا بـراى آخـريـن بـار با پيكر مطهر مـردى كه بـا قيـامش قـامت خميـده ارزشها و كرامتها را در عصر سياه ستـم استـوار كرده و در دنـيا نهـضتـى از خـدا خواهى و باز گشت به فطرت انسانى آغاز كرده بود ، وداع كنند.
هيچ اثرى از تشريـفات بـى روح مـرسـوم در مراسـم رسمى نبـود. همه چيز، بسيجى و مردمى وعاشقانه بـود. پيـكر پاك و سبز پوش امـام بـر بـالاى بـلنـدى و در حلـقه ميليـونها نفـر از جمعيت مـاتـم زده چـون نگينى مى درخشيد. هر كس به زبان خويـش با امامـش زمـزمه مى كرد و اشك مـى ريخت. سـرتاسـر اتـوبان و راههاى منتهى به مصلـى مملـو از جميعت سياهپوش بود.
پـرچمهاى عزا بـر در و ديـورا شهر آويخته و آواى قرآن از تمام مساجد و مراكـز و ادارات و مـنازل به گـوش مـى رسيـد. شـب كـه فـرا رسيـد هزاران شمع بياد مشعلـى كه امـام افـروخـته است ، در بـيابـان مصلـى و تپه هـاى اطـراف آن روشـن شـد. خـانـواده هـاى داغدار گرداگرد شمعـها نشسته و چشمانشان بر بلنداى نـورانـى دوخته شـده بود.
فرياد يا حسيـن بسيجيان كه احساس يتيمى مـى كـردنـد و بــر سـر و سينه مـى زدنـد فـضا را عـاشـورايـى كرده بـود. بـاور اينـكـه ديـگر صداى دلنشيـن امام خمينـى را در حسينيه جماران نخـواهند شنيد ، طاقتـها را بـرده بـود. مـردم شـب را در كـنار پيـكـر امـام بـه صبـح رسانيدند. در نخستین ساعت بامداد شانزدهم خــرداد ، ميلیونها تـن به امامت آيه الله العظمـى گلپايگانى(ره) با چشمانى اشكبار برپيكر امام نماز گزاردند.
انبـوهى جمعيت و شكوه حماسه حضـور مـردم در روز ورود امام خمـينى به كشـور در 12 بهمـن 1357 و تـكـرار گسـتـرده تـر ايـن حماسـه در مـراسـم تشييع پيكر امام ، از شگفـتيهاى تـاريخ اسـت. خـبرگـزاريهاى رسمـى جهـانـى جمعيت استقبال كننده را در سال 1357 تا 6 ميليـون نفر و جمعيت حاضـر در مــراسـم تشـييـع را تا 9 ميليـون نفر تخميـن زدند و ايـن در حالى بـود كه طى دوران 11 ساله حكومت امام خمينى به واسطه اتحـاد كشـورهای غربى و شرقى در دشمنى با انقلاب و تحميل جنگ 8 ساله و صـدهـا تـوطـئه ديـگـر آنـان ، مردم ايـران سخـتيها و مشكلات فـراوانـى را تحـمـل كرده و عزيزان بى شمارى را در ايـن راه از دست داده بـودند و طـبعا مـى بـايـست بـتدریج خسته و دلسرد شـده باشنـد امـا هرگز اين چنيـن نشـد. نسل پرورش يـافـته در مكتب الـهى امام خمينى به ايـن فرمـوده امام ايـمان كامـل داشـت كه :در جهـان حجـم تحمل زحمـتها و رنجها و فداكاريها و جان نثـاريها ومحروميتها مناسب حجـم بـزرگى مقصـود و ارزشمندى وعلـو رتـبـه آن است پـس از آنـكه مراسـم تـدفيـن به علت شـدت احسـاسات عـزاداران امـكان ادامـه نيافت ، طـى اطلاعيه هاى مـكرر از راديـو اعلام شـد كـه مـردم بـه خانه هايشان بازگردند ، مراسـم به بعد مـوكـول شــده و زمــان آن بعـدا اعلام شد. براى مسئوليـن تـرديـدى نـبـود كه هر چه زمان بگذرد صـدها هزار تـن از علاقه مندان ديگر امـام كـه از شهـرهاى دور راهـى تهران شده اند نيز بر جمعيت تشييع كننـده افـزوده خـواهـد شـد ، ناگزير در بعدازظهر همان روز مراسم تـدفـين بـا همان احساسات و بـه دشـوارى انـجـام شـد كـه گـوشـه هـايـى از اين مـراسـم بـوسـيـله خبرنگـاران بـه جهان مخابره شـد و بدين سان رحلت امام خمينـى نيز همچـون حياتـش منـشأَ بيـدارى و نهضتـى دوباره شـد و راه و يادش جاودانه گرديد چرا كـه او حقيـقت بـود و حقيقت هميشه زنـده است و فناناپذير.



:: بازدید از این مطلب : 279
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 7 خرداد 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

  

  نیمهٔ شعبان

(۱۵ شعبان در گاهشماری هجری قمری) یکی از جشن‌های مسلمانان شیعه است که هم‌زمان با روز تولد امام دوازدهم شیعیان، امام زمان است.

اهل سنت شب نیمه شعبان را «شب برات» نامیده و در آن به شب زنده‌داری و دعا می‌پردازند

    ديدگاه شيعيان

در روایات و احادیث امامان شیعه شب نیمه شعبان از جمله پر فضیلت ترین شب‌ها برای احیا و شب زنده داری، دعا و عبادت است.[۱۴][۱۵]

در روایتی از امام اول شیعیان درباره خواندن دعای کمیل در این شب آمده‌است:

"قسم به کسی که جان علی در دست اوست همه امور نیک و بدی که بر بندگان جاری می‌شود، از شب نیمه شعبان تا پایان سال، در این شب تقسیم می‌شود. هیچ بنده‌ای نیست که این شب را احیاء دارد و در آن دعای خضر بخواند، مگر آن که دعای او اجابت شود..... بنشین ای کمیل هنگامی که این دعا را حفظ کردی خدا را در هر شب جمعه، یا در هر ماه یک شب، یا یک بار در سال یا حداقل یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را یاری و کفایت می‌کند و تو را روزی می‌دهد، و از آمرزش او برخوردار می‌شوی، ای کمیل به خاطر زمان طولانی که تو با ما همراه بوده‌ای بر ما لازم است که درخواست تو را به بهترین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعا را چنین انشاء فرمود...

همچنین، شیعیان معتقدند خدا در این شب به تعداد موها و پشم‌های چهارپایان بندگانش را از آتش جهنم آزاد می‌کند و زمان‌های مرگ را ثبت و روزی‌های یک سال را تقسیم می‌کند و همه آنچه را که در طول سال واقع می‌شود نازل می‌سازد

   ديدگاه اهل سنت

اکثریت علما، محدثین و مورخین اهل سنت قائل به ولادت حجت بن حسن هستند؛ حمد فتلاوی در این زمینه می‌نویسد: «جمعی زیادی از علما اهل سنت که تعدادشان به ۱۳۰ نفر می‌رسد، به ولادت حجت بن حسن در سال ۲۵۵ هجری قمری به عنوان فرزند حسن عسکری و از نسل حسین بن علی، گفته‌اند.»[۱۷]
وی هم چنین ۲۶ نفر را نام می‌برد که معترف به ولادت حجت بن حسن در نیمه شعبان هستند.[۱۷]
ابن حجر هیتمی در الصواعق المحرقه می‌نویسد:‹‹ ابو القاسم محمد حجت هنگام وفات پدرش ۵ سال داشت و خداوند او را در همان کودکی حکمت آموخت او قائم منتظر نامیده می‌شود ››[۱۸] ابن صباغ در فصول المهمه می‌گوید:‹‹ ابوالقاسم محمد حجت پسر حسن خالص در سامرا در نیمه شعبان سا ل ۲۵۵هجری قمری به دنیا آمد. ››[۱۹]
ابن خلکان در وفیات الاعیان چنین نگاشته‌است: ‹‹ابو القاسم محمد فرزند حسن عسکری فرزند علی بن محمد فرزند محمد بن علی دوازدهمین امام از ائمه دوازده‌گانه‌است بر حسب اعتقاد امامیه و ولادت او در روز جمعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری بود و هنگامی که پدرش در گذشت او ۵سال سن داشت. ››[۲۰]
و ذهبی در سیر اعلام النبلا و ابن اثیر در الکامل فی التاریخ نیز ولادت حجت بن حسن را ذکر کرده‌اند.[۲۱]

 

 

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 



:: بازدید از این مطلب : 280
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 7 خرداد 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

 

 

قبله یا نمازسوی در اصطلاح اسلامی، به سمتی گفته می‌شود که مسلمانان رو به آن نماز می‌گزارند. این جهت نه فقط در احکام نماز بلکه در بسیاری از دیگر احکام اسلامی همچون ذبح حیوانات و دفن مردگان اهمیت دارد. جهت قبله در ابتدای اسلام به‌سوی مسجدالاقصی بود که در سال دوم هجرت به سمت کعبه تغییر یافت. آیات ۱۴۲ تا ۱۴۴ سورهٔ بقره در این باره نازل شدند.

همچنین مردگان را در قبر به شکلی روی دست راست می‌خوابانند که بدنشان رو به قبله باشد. بسیاری از کارهای مسلمانان (مانند خوابیدن، دعا کردن، غذا خوردن، نشستن و...) مستحب است رو به قبله باشد. قبلهٔ مسلمانان ابتدا به طرف بیت‌المقدس بود، که بعدها در هنگام اقامت محمد در مدینه به سوی کعبه (درون مسجدالحرام) تغییر کرد. عرض جغرافیایی کعبه ۲۱ درجه و ۲۵ دقیقه و ۲۱ ثانیه شمالی و طول جغرافیایی آن ۳۹ درجه و ۴۹ دقیقه و ۳۴٫۲۵ ثانیه شرقی است.

روش یافتن قبله

قبله یا نمازسوی را از راه‌های گوناگونی می‌توان یافت:

  • قبله‌نما: دقیق‌ترین روش تعیین قبله، به‌وسیله قبله‌نماست، که آن هم با یک قطب‌نما انجام می‌گیرد.
  • قطب‌نما: هرگاه با قطب‌نما جهت شمال را مشخص کردیم، و با نقشه اختلاف زاویهٔ جهت قبله با قطب را اندازه‌گیری نمودیم -مطابق شکل- می‌توانیم جهت قبله را به صورت تقریبی بیابیم. این روش به دلیل در نظر نگرفتن انحنای زمین می‌تواند بسیار نادقیق باشد. مثلاً در آمریکای شمالی جهت قبله به سمت شمال یا شمال شرقی است، در صورتی که این روش جهت جنوب شرقی را نشان خواهد داد.
  • سایه روزانه شاخص: در هر نقطه کره زمین هر روز زمان خاصی سایه شاخص به سمت قبله امتداد پیدا می کند که گاه توام با جدول تعیین اوقات شرعی محاسبه می‌شود.
سایه شاخص در دو روز خاص که خورشید دقیقاً بالای کعبه قرار می‌گیرد در زمان یکنواختی در تمام کره زمین به طرف قبله می باشد، یعنی اگر رو به خورشید بایستید، رو به قبله ایستاده‌اید. این دو زمان عبارت‌اند از: روز ۷ خرداد ساعت ۱۳ و ۴۸ دقیقه به وقت تابستانی ایران (۹:۱۸ گرینویچ)؛ و روز ۲۵ تیرماه ساعت ۱۳ و ۵۷ دقیقه به وقت تابستانی ایران (۹:۲۷ گرینویچ)؛ که ایندو تاریخ در بعضی سالها بندرت یکروز جلوتر را نشان می دهد، البته برای قبله نمایی در مقیاس معمولی تفاوت چشمگیری در روز قبل یا بعد این دو تاریخ وجود ندارد و روزهای همجوار تنها یک دقیقه تفاوت زمانی نشان میدهد. این دو روز معمولا سالانه در پایگاه اینترنتی مرکز تقویم ایران ذکر می‌شود.[۲]
  • محراب مسجد: محراب مساجد به طرف قبله‌است. در نمازخانه‌ها هم معمولاً جهت قبله با پیکانی مشخص شده‌است.
  • قبرستان: مرده را در قبر روی دست راست، به سمت قبله می‌خوابانند. پس اگر شما طوری ایستاده باشید که نوشته‌های سنگ قبر را به درستی می‌خوانید، سمت چپ‌تان قبله‌است.
  • دستشویی: از آن‌جا که قضای حاجت رو به قبله نباید باشد، معمولاً مستراح‌ها را عمود بر قبله می‌سازند. این هم -در جایی که اصول اسلامی ساخت رعایت شده- می‌تواند کمک‌کار باشد.


:: بازدید از این مطلب : 309
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

حضرت زينب(س) چگونه و در كجا چشم از جهان فرو بست؟


در مورد محل دفن حضرت زينب(س) سه قول هست:
1. حضرت زينب(س) به مدينه آمد و پس از ورود به مدينه پيوسته عزادار و گريان بود تا اين كه پس از يك سال و نيم در همان مدينه از دنيا رفت و در همان جا دفن شد. اكنون از قبر آن بانوي محترمه، اثري در دست نيست. اين قول را علامه سيد محسن امين اختيار كرده و از اقوال ديگر معتبرتر مي داند.
2. حضرت زينب(س) پس از ورود به مدينه، در مجالس و محافل سخن مي گفت و مظالم و جنايات يزيديان را بازگو مي كرد. فرماندار مدينه ماجرا را به يزيد نوشت و او دستور داد زينب را مخير سازند تا هر شهري كه مي خواهد (غير از مكه و مدينه) برود. حضرت زينب به شام رفت و در آن جا اقامت كرد و پس از چندي در همان جا از دنيا رفت. البته برخي احتمال داده اند قبري كه در شام است، قبر زينب صغري (ام كلثوم) است، نه قبر زينب كبري.
3. زينب (س) به علت افشاگري عليه دستگاه بني اميه، مجبور شد كه مدينه را ترك كند. از اين رو مصر را انتخاب كرد و در آن جا رحل اقامت افكند و همان جا از دنيا رفت. سيده زينب در شهر قاهره هم اكنون زيارتگاه مجلل و با شكوهي است و...))، (ر.ك : زندگاني حضرت فاطمه(س) و دختر آن حضرت، سيد هاشم رسولي محلاتي).
بنابراين نمى‏توان به صورت يقينى گفت كه قبر حضرت زينب(س) در شام است و اگر مسلّم باشد كه آنان در شام دفن شده‏اند در اين صورت مى‏توان پرسيد كه آيا آنان دوباره به شام برگشته‏اند؟ در اين مورد برخى از مورّخان نوشته‏اند كه حضرت زينب كبرى(س) در اثر قحطى در مدينه و يا واقعه‏ى «حرّه» به همراه شوهرش عبداللّه‏ به شام آمد و در آن‏جا وفات يافت و واقعه «حرّه» اين است كه در سال 62 هجرى قمرى مردم مدينه يزيد را از حكومت خلع و حاكم اموى مدينه را عزل كردند. اين خبر به يزيد رسيد. يزيد، مسلم بن عقبه را با 12 هزار نفر به سوى مدينه فرستاد. نيروهاى مسلم بن عقبه در شرق مدينه در مكانى به نام حرّه مستقر شدند و از آن جا به شهر حمله و شهر را قتل و غارت كردند(تاريخ و اماكن سياحتى و زيارتى سوريه، ص 63 و منتخب‏التواريخ، ص 66).
آن چه بايد در اين گونه موارد مورد توجه واقع شود اين است كه دشمن همواره تلاش مى‏كرد تا اقليت شيعه را كه پيرو امامان معصوم بودند، از بين ببرد و براى همين در كربلا همه را كشتند و در واقعه «حرّه» بسيارى از علويان را كشتند و به اين كشتار در طول تاريخ ادامه دادند. با وجود اين گونه دشمنان چطور مى‏توان در باب ولادت، وفات، محل دفن و تاريخ زندگى اين شخصيّت‏ها سخن قاطعانه گفت؟!
نکته ديگري که توجه به آن خوب است اين است که آنچه مهم است انجام زيارت و ارتباط معنوي با اولياي خدا است لذا ما در، هر سه مورد حضرت زينت سلام الله عليها را زيارت مي کنيم و هيچ گونه مشکلي ندارد و در، هر صورت اين بارگاهها مرکز عبادت و توسل به حضرات معصومين و زينب کبري است و دشمن شکن هم هست.

منبع: پرسمان دانشجويي



:: بازدید از این مطلب : 293
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

به گزارش سایت الموت من ،با فرا رسیدن اردیبهشت ماه و رویش گیاه ریواس در کوه های الموت عده زیادی از هم وطنان عزیزمان به کوهها و دشتهای الموت میروند تا از این گیاه سرشار از انرژی استفاده نمایند سایت الموت من نیز با توجه به درخواست تعدادی از عزیزان در مورد اطلاع رسانی  در باره خواص این گیاه  تعدادی از این خواص را برای شما بیان می کنیم:

ریواس یا ریباس یا ریواج یک گیاه علفی است که در فصل بهارو اوایل تابستان میروید .به ساقه زیر زمینی این گیاه راوند میگویند.

بهترین نوع ریواس آن است که در مناطق کوهستانی می روید  و رنگ آن قرمز است و میانه آن زرد رنگ است و به آن ریوند  میگویند.

ترکیبات غذایی:

ریواس غنی از فیبر و ویتامین c بوده در آن آب-پروتئین-قند-کربو هیدرات-کلسیم-ویتامین های A و B سدیم و پتاسیم وجود دارد.

خواص دارویی:

طبیعت آن سرد است

مقوی ملین و کرم کش است

لوز المعده را وادار به ترشح انسولین کرده و قند خون را کم میکند

برای رفع جوش بدن مفید است

برای بی اشتهایی-درد معده و بیماری های کبدی نافع است

باعث تقویت معده و روده شده و تنظیم کننده ترشحات و حرکات معده است

سستی و خماری را بر طرف میکند و مسرت بخش است

برای امراض وبایی و اسهال مفید است

خون را تصفیه میکند

چکاندن آب تازه ریواس در چشم سبب تقویت بینایی واز بین رفتن لکه های سفید چشم میگردد

ترکیب ریواس با آبلیمو و مالیدن آن به صورت باعث از بین رفتن جوش و لک میشود

برای تقویت موی سر نافع است

اگر با حنا مخلوط شود رنگ مو را شرابی میکند

جوشانده برگ های ریواس باعث تمییزی ظروف آلومینیومی میشود

 


:: بازدید از این مطلب : 286
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

به گزارش سایت الموت من، از آنجایی که در سال های اخیر مردم از مضرات استفاده از کودهای شیمیایی در تولید سبزیجات آگاه شده اند، سلامت را در سبزی های کوهی به عنوان سالم ترین و ارگانیک ترین منبع تغذیه جست و جو می کنند.

استان قزوین به دلیل شرایط اقلیمی مناسب محل رشد بسیاری از گیاهان دارویی و سبزی های کوهی خوراکی می باشد و مردم نیز با شناخت گونه های گیاهی، ارزش غذایی، عطر و طعم متفاوت و خواص هر یک از آنها، در سال های اخیر در فصل بهار به دامن کوه رفته و ضمن گشت و گذار به چیدن آنها می پردازند.

استفاده تازه این سبزی ها در غذا و خشک کردن آن برای دیگر فصول امر متداولی است که میزان مصرف سبزی های کوهی را افزایش داده و رونق فروش آن را در بازار داغ کرده است.

در سال های گذشته فقط ساکنین مناطق روستایی از گیاهان کوهی خوراکی استفاده می کردند این در حالی است که اکنون فروش آن در مغازه ها و بازار منبع درآمدی برای روستاییان محسوب می شود.

سبزی های کوهی استان قزوین که برخی از آنها با سایر مناطق کوهستانی کشور مشترک است در غذاهایی همچون آش، کوکو، پلو و بورانی و مخلوط آن در ماست و حتی نان به عنوان سبزی خوراکی مورد استفاده قرار می گیرند.

سیریش، والک، گل آقا، غازیاقی، چنگک، کنگر و قارچ برای استفاده در غذا و کاکوتی، قوچ اوتی، آویشن و توکلیجه برای استفاده در دوغ، ماست و یا تهیه دمنوش و بولاغ اوتی، پونه، مرزه کوهی و داغ سوقانی جایگزین سبزی خوردن می باشند.

همچنین شنگ، ریواس و ترشک از جمله گیاهانی می باشند که بصورت خام و تفننی استفاده می شود.

گیاهان دارویی نیز به دلیل گرایش مردم به طب سنتی مورد اقبال است و بسیاری از شهروندان با مطالعه خواص آنها به تهیه آن در بازار و عطاری ها اقدام می کنند.

مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری استان قزوین از رویش 250 نوع گونه گیاهان دارویی در قزوین خبر داد و گفت: این گیاهان دارویی شامل زیره کوهی، گل گاو زبان، آویشن، عناب، گل بنفشه، کاکوتی، گلپر، گل ارونه، چله داغی، نپتا، بومادران و بابونه است.

علی اکبر اسدالهی افزود: از لحاظ شکل زیستی گو نه های دارویی استان قزوین شامل 17 درصد درختچه و بوته، 66 درصد علفی چند ساله و 17 درصد علفی یکساله را شامل می شود.

وی با اشاره به اینکه این نوع گیاهان از نظر تنوع زیستی در استان قزوین اهمیت بسیار بالایی دارند، تصریح کرد: بیشترین ارقام گونه های دارویی از اقلیم الموت و طارم سفلی جمع آوری می شود.

رییس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان قزوین نیز به پوشش گیاهی متنوع مرتعی، درختچه ای و درختی این استان اشاره کرد و گفت: هم اکنون بیش از یک هزار و 100 گونه گیاهی در مرکز تحقیقات این استان شناسایی و جمع آوری شده است.

مهرزاد محصص مستشاری افزود: در مناطق مختلف کشور بیش از یکهزار و 500 گونه گیاهان دارویی شناسایی شده که رویشگاه 250 نوع آن در استان قزوین می باشد.

وی افزود: منطقه الموت بهترین محدوده گیاهان دارویی استان است که در ایستگاه تحقیقاتی زرآباد الموت تمامی گیاهان دارویی منطقه شناسایی شده اند.

محصص مستشاری اضافه کرد: استان قزوین با ظرفیت بسیار خوبی که در منطقه الموت دارد می تواند به قطب گیاهان دارویی کشور تبدیل شود.

استان قزوین دارای 935 هزار و 793 هکتار اراضی طبیعی است که 60 درصد مساحت استان را منابع طبیعی تشکیل داده است.



:: بازدید از این مطلب : 803
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 14 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها

روز پدر بر پدران ايراني مبارك

 

روز پدر روزی است برای بزرگداشت پدرها.در ایران روز پدر در ۱۳ رجب زادروز حضرت علی بن ابیطالب (ع) ، اولین امام شیعیان گرامی داشته می‌شود.

 

قبل از انقلاب اسلامی، روز ۲۴ اسفند زادروز رضا شاه بر پایهٔ گاهشمار ایرانی روز پدر نامیده می‌شد. اما پس از انقلاب اسلامی روز پدر به زادروز علی ابن ابی طالب امام نخست شیعیان تغییر یافت.

 

پيامك هاي تبريك روز پدر

.
حرف ” مــــــــــــــــرد ” اومد وسط
گفتیم یادت کنیم … !
روزت مبارک
.
.
.
غمگینم
مثل مردی که روز تولد “زنش” افتاده روز مرد
.
.
.
“م” مثل “مرد”
میدونم خیلی وقت بود که کسی چیزی رو بهت تبریک نگفته بود
آی داداشی که آلان رو برجک وایسادی و پست میدی روزت مبارک…
آی داداشی که امشب قراره بابا بشی روزت مبارک…
و آی داداشی هایی که لب مرز دارید خدمت می کنید روز شما هم مبارک…
روز پدر و روز مرد رو پیشاپیش به همه مردان سرزمینم تبریک میگم…!
.
.
.
سیزده ماه رجب آمد به دنیا مرتضی / مژده ای اهل ولا ، او هست وصی مصطفی
بهر زهرا همسر و باب حسین و حسن است / فاتح خیبر، شفیع مومنین روز جزا
میلاد امام علی (ع) بر شما مبارک
.
.
.
شک ندارم که بهشت در دستان تو هم جاریست ای پــــــدر …
.


.
.
پدر جان ، با یک دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق می گیرم
و پیشانی بر خاک می گذارم و خداوند را شکر می کنم
که فرزند انسان بزرگ و وارسته ای چون شما هستم
پدر جان عاشقانه دوستت دارم و دستانت را میبوسم . . .
.
.
.
دختر است دیگر …
بابایش نباشد ، زمین میخورد !
.
.
.
روز مرد , روز سبیل , روز اشرف مخلوفات بر همه سبیل داران
و همینطور بر جامعه ذلیل نساء مبارک باد.
باشد که بیش از پیش شاهد آقایی و سروری مردان باشیم !
.
.
.
پدرم کارگر است
به مزرعه می آید با آخرین ستاره از آسمان صبح
و باز می گردد با اولین ستاره در آسمان شب
پدرم خورشید است !
.
.
.
ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما …
اما پدرم همیشه پادشاه من میماند !
.
.
.
همسر عزیزم
نمی دانم که دانستی دلیل گریه هایم را
نمی دانم که حس کردی سکوتم را
ولی دانم که می دانی من عاشق بودم و هستم
وجود ساده ات بوده که من اینگونه دل بستم
عزیزم همیشه عشق من هستی و خواهی بود
روز مرد مبارک
.
.
.
گفتم ز چه کعبه را به عالم شرف است
وان خانه مطاف اهل دل صف به صف است
گفتا که گهر مایۀ ارج صدف است
این عاصمه زادگاه میر نجف است
.
.
.
پدر یعنی
هرچه باشد روزهایت سخت
من هستم خیالت تخت
سلامتی همه باباها …
.
.
.
خودش خدا نیست اما در چشمانش خدا را می بینم
پـــــــــــدرم را می گویم !
.
.
.
پدرم تو معبد نوازشات
سجده های شکرمو جا میارم
غربت نگاه بارون زده امو
به طلوع دستای تو میسپارم
پدرعزیزم روزت مبارک
.
.
.
همسر مهربانم با وجود تو، مرا به الماس ستارگان نیازی نیست
این را به آسمان بگو. تو به قلب من شادی و به جانم روشنایی می بخشی . . .
روزت مبارک باد
.
.
.
سلامتی پدرم که مهربانی هایش بغض های زیادی از گلویم وا کرد
و نامهربانی هایم بغض های زیادی بر گلویش گذاشت !
.
.
.
کاش بدونی برکت دعای تو ، تکیه گاه آرزوهای منه
بی تو هر فصل کتاب عمر من ، به خزون زندگی رسیدنه
پدر عزیزم روزت مبارک …
.
.
.
همسفر زندگیم وجود نازنین تو بهانه زیستن است.
تو زیباترین حضور عاشقانه در زندگی من هستی
عاشقانه و بی نهایت دوستت دارم،
بیش از آنچه تصور کنی. روزت مبارک
.
.
.
صدها شاخه گل مریم تقدیم شما باشد که برای من در جهان بهترین هستید
روز پدر مبارک
.
.
.
میخواهم برگردم به روزایی که بالاترین نقطه ى زمین ، شونه های پدرم بود !
.
.
.
ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺘﻨﺪ “ﭘﺪﺭﺕ” ﺭﺍ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﮐﻦ ؛ ﻫﺮﭼﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ !
ﻧﻮشتم ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺩﻓﺘﺮ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺮﮒ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ.
ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺪﺍﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻣﺖ …
.
.
.
نقش پدر در دلهاست و دیگری جای او را نمی گیرد،
آن که دلها به عشق او زنده است، در دل عاشقان نمی میرد.
پدر عزیزم روزت مبارک
.
.
.
به یمن لطف تو بختم بلند خواهد شد
سرم به خاک رهت ارجمند خواهد شد
لبی که زمزمه درد می کند شب و روز
به یمن روی تو پر نوشخند خواهد شد
پدرم روزت مبارک
.
.
.
مهربان ترین بابای دنیا
صادقانه دوستت داریم و هزاران شاخه گل شقایق تقدیمت می کنیم.
.
.
.
همسر خوبم به ذهنم سپرده ام که غیر از تو به کسی فکر نکنم،
به چشمانم یاد داده ام که جز تو نبیند
و در روز پدر هدیه ام برای تو قلبی است که تا ابد می تپد.
.
.
.
کاش هیچوقت یادمون نره که
پدرو مادرهای ما برای قد کشیدن ما خیلی جاها کوتاه اومدن !

.
.
.
همسر عزیزم یک شاخه گل ، یک دنیا مهربانی ،
به تو که هم گلی و هم مهربانی
روز پدر مبارک
.
.
.
همسر عزیزم
با قلبی سرشار از شادی و شور
خوشبوترین و لطیف ترین گلهای هستی را، همراه با خوش آهنگترین ترانه گیتی،
به مناسبت روز پدر تقدیمت می کنم
.
.
.
وای روز مادر و روز پدر / جدم از ناراحتی آید به در
روز مادر یک النگو می دهم / زن دهد جوراب در روز پدر
تازه پول دومی را هم زمن / می ستاند از طریق گل پسر
قیمت جوراب من هم لاجرم / از النگو هست قدری بیشتر !
.
.
.
ای شبنم عشقت که زیباترین شبنمی بود که روی گلبرگ های قلبم نشست.
بدان که تا وقتی شقایق هست دوستت دارم.
روزت مبارک
.
.
.
برای چیدن ستاره های قلبت با سبدی پر از گلهای زیبا می آیم
و گل ها را در باغچه دلت می کارم تا بدانی چقدر دوستت دارم .
روزت مبارک
.
.
.
ز گلشن هستی چو خدا دانه ی ما کاشت
بر ریشه ی ما آب،پدر مایه پدر بود
در باغ وجود آفت و نقصان وملالست
در دفع هم آرایه و پیرایه پدر بود
پدرم روزت مبارک
.
.
.
همسر عزیزم از وقتی خانه عشقت پناهگاه خستگی ام شد،
اندیشیدم که الهه عشق بهترین را نصیب من کرده است.
روزت مبارک



:: بازدید از این مطلب : 211
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 12 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : سلطان قلبها



:: برچسب‌ها: سخنان امام علي (ع) , مولاي عشق ,
:: بازدید از این مطلب : 246
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 7 ارديبهشت 1394 | نظرات ()